سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تو را به دوستی مسکینان و همنشینی با آنان سفارش می کنم . [رسول خدا صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر ـ]
 
شنبه 93 شهریور 1 , ساعت 10:52 صبح

تابلوهایی برای زندگی

تابلوهایی برای دیوار زندگی

تو هر خونه ای وارد میشی, میبینی که تابلوهای متفاوتی رو به دیوارها نصب کردن, یه خونه پره از تابلوهای طبیعت مثل گل و منظره و درخت و سبزه, یه خونه دیگه عکس های خودشون رو به دیوارها زدن و خونه بعدی شاید اصلاً هیچ تابلویی نداشته باشه.


اما در کنار این تابلوها یه قاب های طلایی و زیبا هم وجود داره که فکر می کنم با نصب کردنش تو خونه ها و اینکه آدم هر روز اونها رو ببینه, خیلی میتونه به زندگی پر تلاطم امروز ما آدم ها کمک کنه و بهمون انرژی بده تا در مسیر زندگی کم نیاریم و بتونیم با استقامت بیشتری این مسیر رو طی کنیم.



این قاب های طلایی و ارزشمند هستند که میتونن نقشه زندگی رو به ما نشون بدن و در شب های سرد و تاریک زندگی که هیچ کسی پیدا نمیشه دست ما رو بگیره و به ما کمک کنه این تابلوها, با مهربانی و عطوفت خاصی می گویند:



(وَ أَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ: و [بدانید] این است راه راست من؛ پس، از آن پیروی کنید. و از راه‌ها[ی دیگر] که شما را از راه وی پراکنده می‌سازد پیروی مکنید. این‌هاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید.( الأنعام:  153)



در طول تاریخ هم آدم هایی که تو خونه هاشون این تابلوها وجود داشته, آدم هایی بودن پر از صفا و دوستی و مهربانی, که زندگی با تمام سختی هاش هرگز نتونسته ذره ای از نشاط و شادابی اونها کم کنه و لحظه ای هم ناامید و سرگردان نشدن که خدایا من باید الان چکاری رو انجام بدم؟ چون در ثانیه ثانیه زندگی با این قاب ها که گاهی بر روی دیوار خونه هاشون نصب بوده و گاهی بر دیوار قلبشون جا گرفته بوده, میدونستن که باید چه طور با پستی و بلندی های زندگی کنار بیان و اونها رو با امنیت کامل و سرعت مجاز رد کنن.



1)تابلوی گذشت



(وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمیمٌ: و نیکى با بدى یکسان نیست. [بدى را] به آنچه خود بهتر است دفع کن؛ آنگاه کسى که میان تو و میان او دشمنى است، گویى دوستى یکدل مى‏گردد.( فصلت:  34)



بزرگواری و کرامت به عنوان یک خصیصه انسانی، زیباترین جلوه های اخلاقی را ترسیم می کنه. این مسئله در مناسبات اجتماعی ، بویژه در زندگی مشترک، حضور موثر و نافذی دارد. زن و شوهر بیش از هر مجموعه انسانی دیگر باید نسبت به هم روحیه بزرگ منشی داشته باشند. یکی از نشانه های بزرگ منشی و کرامت، عفو و گذشت و مدارا نسبت به هم است.




هرگاه در انجام عمل، محاسبات مادّی نادیده گرفته نشود و محرّک وی برای عمل، انتظار عوض مادّی از فردی یا اجتماعی باشد، در این صورت باید این عمل را یک نوع معامله و معاوضه نامید و شخص را یک فرد معامله‌گر شمرد



 



 



بله گذشت! اگر این تابلو را سرلوحه ی زندگی هایمان قراردهیم قطعاً بسیاری از مشکلات خانواده حل خواهد شد.



آموزه های اخلاقی اسلام، مدارا در اجتماع و محیط خانواده را توصیه می کند و همسران را به ایجاد فضایی آرام و به دور از تنش دعوت می کند. زن و یا شوهر با چشم پوشی از خطای همسر به نوعی شخصیت خویش را تکریم می کنند و رشد می دهند.



 



2)تابلوی تلاش



(وَ مِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لِتَسْکُنُوا فیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ‏:و از رحمت اوست که براى شما شب و روز را قرار داد تا در شب آرامش گیرید و تا (در روز به کسب و کار) از فضل و بخشش او جستجو نمایید، و شاید سپاس‏گزارید.)( القصص :73)



 



3)تابلوی آرامش 



(الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: همان کسانى که ایمان آورده‏اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد. آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى‏یابد)(. الرعد:  28)



یاد خدا را از زندگی هایمان پاک نکنیم؛ تا می توانیم معنویت و یاد خدا را در زندگی های خود ساری و جاری کنیم، اگر می خواهیم آرامش داشته باشیم.



ایمان



4)تابلوی خوشبختی



(والَّذِینَ یُ?ْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ أُوْلَـئِکَ عَلَی هُدًی مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: و آنان که به آنچه بر تو و بر پیامبران پیش از تو نازل شده است ایمان می‌آورند و به آخرت یقین دارند. آنهایند که از هدایتی از جانب پروردگارشان برخوردارند و آن‌ها همان رستگارانند.))(بقره 4و5)



بله دوست عزیزم! اگر خواهان خوشبختی واقعی هستیم حواسمون به این چند نکته باشد:



ایمان به آنچه بر ما نازل شده نه اینکه فقط بگوییم مسلمانیم و از زیر اعمالی که نشاندهنده ی ایمان واقعی ما است شانه خالی کنیم و حرف هایی بزنیم و اعمالی را مرتکب شویم که ایمان و مسلمانی ما را زیر س?ال ببرد ؛ " روزه مال 1400 سال قبل بوده نه الان، کجای قرآن گفته حجاب و حجاب مال اعراب بی سواد بوده و..."



به آخرت یقین داشته باشیم و بدانیم اعمال ما بالاخره روزی حساب و کتاب می شوند؛ "کی گفته قیامتی هست" را از گوش هایمان بیرون کنیم.



 



5)تابلوی موفقیت



(وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ: و از نعمت پروردگار خویش [با مردم‏] سخن گوى)(ضحی 11)



بیان موفقیت ها و پیروزی ها ، اثرات معجزه آسایی در زندگی دارد و بر روح و جان خود انسان نیز اثر آرام بخشى مى گذارد. یادآورى موفقیت ها  سبب مى شود که انسان کمبودها را کمتر احساس کند، از بیماری ها شکوه نکند ، چرا که بر سلامت اعضاء دیگر خود شکرگزار است، بخاطر از دست دادن چیزى جزع و فزع ننماید چرا که بقیه امکانات خود را بازگو مى کند. 



 



6)تابلوی ثروت



(فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً, یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً , وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً: و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است.[تا] بر شما از آسمان بارانِ پی در پی فرست و شما را به اموال و پسران، یاری کند، و برایتان باغ‌ها قرار دهد و نهرها برای شما پدید آورد.( 10تا12:نوح)



بسیاری از مشکلات بشر به سبب گناهان است. استغفار و توبه موجب می شود تا انسان به مسیر درست بازگردد و خود را سرزنش کند که مسیر نادرستی را پیموده است. از این رو در آیات قرآنی استغفار به عنوان عامل مهم در دفع و رفع بلا و جلب نعمت معرفی شده است.



از جمله کارکردهای استغفار افزایش رزق است که در آیات آمده و امیرم?مومنان علی(علیه السلام) نیز درباره آن می فرماید: الاستغفار یزید فی الرزق؛ استغفار روزی را زیاد می کند.(بحارالانوار ، ج37 ، ص 13)



امام صادق (علیه السلام) برای «استغفار» چنین تأثیری را بیان کرده است: «زمانی که روزی شما کاستی گرفت و اندک شد، رو به استغفار و طلب توبه کنید که پروردگار متعال ، خود این راه را برابر ما گشوده و فرموده است:



یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَل لَّکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَل لَّکُمْ أَنْهَارًا :



[تا] بر شما از آسمان بارانِ پى در پى فرستد.



و شما را به اموال و پسران، یارى کند، و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد.»(بحارالانوار، ج78، ص201. نوح، آیه 11 و 12)



 



7)تابلوی ازخودگذشتگی



((وَیُ?ْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: و دیگران را بر خویش ترجیح می‌دهند هر چند خود نیازمند باشند و آنان که از بخل خویش درامان مانده باشند رستگارانند.)(حشر9)




به آخرت یقین داشته باشیم و بدانیم اعمال ما بالاخره روزی حساب و کتاب می شوند؛ کی گفته قیامتی هست را از گوش هایمان بیرون کنیم



 



مقصود از ایثار و ازخودگذشتگی این است که انسان کاری را بدون «چشم‌داشت» و انتظار عوض از فرد یا جامعه انجام دهد، در برابر آن کاری که جنبه معامله و معاوضه دارد و شخص به منظور کسب منافع مادّی زیر بار عمل می‌رود.



فرض کنید مردی است که از مشاهده مناظر رقّت بار بینوایان و یتیمان، سخت رنج می‌برد و یا از کمک به این گروه خوشحال و شادمان می‌گردد، هرگاه همین فرد بدون ریا و تظاهر، قسمتی از زندگی خود را که از آن نیز بی‌نیاز نباشد در اختیار این گروه بگذارد، در این موقع این عمل را «ایثار» و از خودگذشتگی می‌نامند؛ درست است که این کار او را از ضربات شکننده وجدان آزاد می‌سازد و به زندگی او نشاط و شادی می‌بخشد، امّا چون او در این کار محرّک مادّی و سود دنیوی ندارد و حسّ مقابله و معاوضه او را بر این کار وادار نساخته است، از این نظر یک چنین کاری از نظر عقل و شرع، عملی شایسته و یک نوع فداکاری شمرده می‌شود.



به عبارت دیگر: در قضاوت و داوری خود که آیا کدام عمل ایثار و ازخودگذشتگی است، باید انگیزه‌ها را در نظر گرفت. کارهای عاطفی انسانی که گاهی از آن به ایثار و ازخودگذشتگی و جانبازی تعبیر می‌آورند، فعّالیّت هایی است که در آن حساب و کتابی مطرح نباشد و شخص هنگام عمل، هیچ نوع سود مادّی را در نظر نگیرد و انگیزه‌های کاری در درون او نهفته و در اعماق قلب او لانه گزیند و بدون تشویق و تقدیر، بدون تظاهر و ریا، بدون انتظار نفع و سود از فردی یا جامعه‌ای، آن را انجام دهد.



ولی هرگاه در انجام عمل، محاسبات مادّی نادیده گرفته نشود و محرّک وی برای عمل، انتظار عوض مادّی از فردی یا اجتماعی باشد، در این صورت باید این عمل را یک نوع معامله و معاوضه نامید و شخص را یک فرد معامله‌گر شمرد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ